تنها

سکوت شب را که چه سنگین بر سرم میکوبد بشکن

و بگو ای راز تنهایی، در دل پر درد من چه می گذرد؟

به راستی که من هیچ لذتی از زندگی کوتاه خود نبرده ام

و در کنج این قلعه ی تاریک به انتظار کسی نشسته ام

که هرگز نخواهم دانست او کیست!!!هرگز او را  نخواهم دید!

و تا کی باید این گونه راز دلم را پنهان کنم

و شاید روزی برسد ...شاید....من هم عاشق شوم

بر دل من نخند! به حرفهایم شک نکن.من دل کوچکی دارم که برای عاشق شدن زود است...

  • چهارشنبه ۲۳ مرداد ۹۸
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan