گفتم بعد از مدت ها یه پست زندگینامه در وب قرار بگیره خوبه . اون هم زندگینامه یکی از مهم ترین پادشاهان چوسان یعنی پادشاه جونگ جو .
پادشاه جونگ جو ( ایسان )
پادشاه جئونگ جو در سال ۱۷۵۲ با نام یی سان متولد شد . او پسر ولیعهد سادو و بانو هه گیونگ بود . زمانی که یی سان ۱۱ سال داشت ، ولیعد سادو توسط پدر خودش پادشاه یونگجو به مرگ محکوم شد و در یک محفظه برنج زندانی شد و بعد از چند روز درگذشت .
بعد از مرگ او ، یی سان ، ولیعهد شد . در زمان ولیعهدی ، با “هونگ گوک یونگ” که یک سیاستمدار بحث برانگیز بود ، ملاقات کرد . هونگ قاطعانه از جونگ جوحمایت کرد تا به سلطنت برسد . سرانجام پس از مرگ پدربزرگش ( پسر دونگی ) او در سال ۱۷۷۶ در سن ۲۴ سالگی با عنوان جونگ جو بیست و دومین پادشاه سلسله چوسون شد . اوتلاش های زیادی برای بهبود و اصلاح کشور کره انجام داد. از او به عنوان یکی از موفق ترین و با بصیرت ترین پادشاهان چوسون نام برده می شود. او رنسانس جدیدی را در سلسله چوسون رهبری کرد و سعی نمود با کنترل سیاست کل کشور ، باعث بهبود روند پیشرفت کشور شود . او اصلاحات زیادی در طول سلطنت خود انجام داد که از مهم ترین آنها می توان از تاسیس “کیو جانگ گاک” که یک کتاب خانه سلطنتی بود نام برد . هدف از تاسیس این کتاب خانه بهبود نگرش سیاسی و فرهنگی چوسون و به خدمت در آوردن افسران با استعداد برای کمک در اداره کشور بود.جونگجو همچنین رهبری جنبش های اجتماعی نظیر باز کردن درب های مناصب دولتی به روی افرادی که قبلا به دلیل جایگاه اجتماعی شان از آن مناصب محروم شده بودند را بر عهده داشت.او بر اهمیت یادگیری زبان چینی و سایر زبان های خارجی تاکید می کرد و حتی سیستمی جهت یادگیری و آزمون زبان های خارجی دایر کرد . او یک کشتزار شخصی ساخت، برای آبرسانی یک قنات حفر کرد و روشهای جدید و پیشرفته کشاورزی را در آن امتحان کرد . جونگجو همچنین از اساتید “انجمن سیلهاک” که از قدرت سلطنتی جونگجو حمایت می کردند ، پشتیبانی کرد ؛ برای مثال “جونگ یاک یونگ“ (معمار کاخ هواسونگ) . پادشاه جونگ جو علاوه بر جایگاه سیاسی بالا در چوسون ، به عنوان شخصی نو آور شناخته می شود. او برای پیش برد اصلاحاتش ، دربار را به شهر سوون نزدیک مقبره پدرش منتقل کرد.او قلعه هواسونگ ( نام معمارش بالاتر گفتت شد ) را که اکنون جزو میراث جهانی یونسکو هست را ساخت و در ساخت این بنا پیشرفته ترین تکنولوژی های موجود در ساخت دیوارها را معرفی کرد و تصمیم داشت سوون را شهری خود کفا بکند.
جونگجو بیشتر زمان حکومتش را صرف تطهیر نام پدرش کرد.زمان قبل از حکومت وی به دلیل اینکه ولیعهد سادو با حکم سلطنتی پدرش کشته شده بود ، مغشوش بود.تصمیم نهایی پادشاه یونگ جو مبنی بر اعدام ولیعهد سادو به شدت توسط سیاستمدارانی که بر علیه ولیعهد بودند ، تحت تاثیر قرار گرفته بود.بعد از فوت پادشاه یونگجو و روزی که جونگجو پادشاه چوسون شد وقتی به تخت پادشاهی نشست گفت:”من پسر ولیعهد سادو هستم!”.این پیام روشن لرزه بر اندام سیاست مدارانی انداخت که در مرگ پدرش درگیر بودند.او به پدرش عنوان افتخاری پادشاهی و به مادرش عنوان “ملکه دواگر” را داد و به همین دلیل دوران های آشفته زیادی را تجربه کرد اما بر همه آنها به کمک هونگ گوک یونگ غلبه کرد. هونگ گوک یونگ برای افزایش قدرت پادشاه سخت کار می کرد اما در آخر به دلیل طمع به قدرت از قصر اخراج شد.
هونگ گوک یونگ در سریال ایسان
پادشاه جونگ جو در سال ۱۸۰۰ و در سن چهل و هشت سالگی بدون دیدن آرزوهای عمرش که بعدها توسط پسرش سانجو منتشر شد ، در شرایطی راز آلود در گذشت . کتاب های زیادی در مورد علت مرگ وی نوشته شده و هم اکنون این موضوع کانون بحث تاریخ دانان می باشد . او به همراه همسرش”ملکه هیو” در شهر هواسونگ در مقبره سلطنتی به خاک سپرده شد.پس از وی پسرش پادشاه سانجو به تخت نشست .
همسران :
ملکه هیو ( ملکه ی سریال ایسان ) : یکسال از پادشاه کوچکتر بود . فرزندی نداشت . در سن ۵۸ سالگی و ۱۱ سال پس از مرگ همسرش درگذشت و در کنار او به خاک سپرده شد .
ملکه هیو در سریال ایسان
وون بین : او یک دختر داشت .
هوابین : او فرزندی نداشت .
سونگ اوی بین ( همون سونگ یون در سریال ایسان ) : او یک سال از پادشاه کوچکتر بود . سه فرزند داشت . اولی شاهزاده هیانگ بود که قبل از ولیعهد شدن درگذشت . دومی یک دختر و سومی فرزندی که زود فوت کرد . او در سن ۳۳ سالگی و ۱۴ سال قبل از فوت پادشاه فوت کرد .
سونگ یون در سریال ایسان
هیانگ در سریال ایسان
سو بین باک : او ۱۸ سال از پادشاه کوچکتر بود . یک پسر به نام سانجو که پادشاه بعدی شد و یک دختر به نام سوک سین داشت . او در سن ۵۲ سالگی و ۲۲ سال بعد از مرگ پادشاه فوت کرد.
توضیحاتی درباره ی سریال ایسان :
سریال ایسان پسر سونگ یون را جانشین ایسان نشان داد اما واقعیت با این سریال کمی متفاوت است . سریال دلیل مرگ ولیعهد سادو را هم دسیسه وزرا و ملکه و شاهزاده خانم هواوان نشان میدهد در حالی که طبق کتاب خاطرات بانو هه گیونگ ( همسر ولیعهد سادو ) او نشانه های دیوانگی را داشت و حتی یک بانوی دربار از او باردار شد . این ها دلایل اصلی مرگ او بود اما وزرای مخالف او هم بی تأثیر نبوده اند . به هر حال سریال در این موارد اتفاقات را به دلخواه خود نشان میدهد . اما دوران حکومت او و کارهای او و زندگی هونگ گوک یونگ را مطابق با واقعیت به تصویر میکشد .
منبع عکس ها روی عکس ها هست :)
امیدوارم از این پست لذت برده باشید . منتظر نظراتتون هستم :)