خلاصه ای از سریال:ها جین دختری است که در دنیای امروزی زندگی میکند او به تازگی متوجه خیانت دوست پسرش و دوستش می شود آرزو می کند که ای کاش مدتی در این دنیا نباشد و یا به خواب عمیقی فرو برود در همان حین پسر بچه ای در رودخانه می‌افتد و در حال غرق شدن است هاجین برای نجات او داخل رودخانه می رود و پسرک را نجات میدهد اما خودش به زیر آب می رود و همان موقع خورشید گرفتگی رخ میدهد و هاجین بیهوش میشود وقتی به هوش می آید خودش را در دنیای دیگری می بیند گویا او به هزار سال پیش برگشته است( زمان گوریو) و می‌فهمد که روح او با روح شخص دیگری به نام هه سو تناسخ پیدا کرده است و او دختر خاله ی همسر شاهزاده هشتم وانگ ووک است و خدمتکاری به اسم چریونگ دارد که بهترین دوست برای هه سو است در این حین همسر شاهزاده ی هشتم وانگ ووک به علت بیماری می میرد و هه سو و وانگ ووک عاشق یکدیگر میشوند اما ووک به خاطر تاج و تخت تخت هه سو را رها می کند و هه سو عاشق شاهزاده چهارم وانگ سو می شود هه سو در دنیای امروزی در یک شرکت تولید لوازم آرایشی کار می کرده است و به همین دلیل کمی هم از پزشکی سر در می آورد او به شاهزاده ی اول یعنی ولیعهد کمک می کند تا بیماری پوستی خود را بر طرف کند و هم چنین لوازم آرایشی بسیار خوبی را تولید می کند در انتهای سریال به دلایلی هه سو با شاهزاده چهارم وانگ سو ازدواج نمی کند و بر خلاف خواست هر دو نفر هه سو به اجبار با شاهزاده چهاردهم وانگ جونگ ازدواج می کند (وانگ جون عاشق هه سو است اما هه سو وانگ سو را دوست دارد و وانگ جونگ را مثل برادرش فرض می کند)او بعد از ازدواج با وانگ جونگ متوجه می شود که باردار است اما بچه ،بچه ی وانگ سو است(فقط وانگ جونگ و هه سو از این قضیه خبر دارند) در انتهای سریال هه سو سر زایمان خود میمیرد.
نقد بازیگران:
آیو(هه سو،هاجین):هه سو شخصیتی بسیار شاد و با نشاط شیطون و مهربان است او همیشه در تلاش است تا اطرافیان خود را از خود شاد و راضی نگه دارد اما او موفق نمی شود و همچنین در زندگی خود صدمات شدیدی می بیند به طوری که شخصیت شاد و بانشاط هه سو جای خود را به شخصیتی آرام و غمگین می دهد
لی جونکی(وانگ سو): وانگ سو شخصیتی بسیار سرد غمگین بی تفاوت و خشن دارد این شخصیت او در رفتار خانواده و مردم در کودکی وانگ سو ریشه دارد او زخمی مانند پنجه گرگ بر روی صورت خود دارد اما این زخم در واقع در یک دعوا بین پدر و مادر او روی صورتش نقش بست او عاشق هه سو شد چون در زمان گوریو زخم را نحس و بد می دانستند و هه سو به او کمک کرد تا زخمش را بپوشاند و برخلاف همه ی مردم با وانگ سو بسیار مهربان و خوش رفتار بود و باعث شد در انتهای سریال شخصیت خشن و بی تفاوت وانگ سو جای خود را به شخصیتی مهربان عاقل بالغ و شاد بدهد
کانگ هانئول(وانگ ووک): در ابتدای سریال شاهزاده هشتم شخصیتی بسیار احساسی مهربان و بخشنده و خوب و دلربا داشت همسر او به دلیل بیماری از دنیا رفته بود و او عاشق هه سو شد اما به خاطر تاج و تخت او را رها کرد به مرور زمان به دلیل حرص و طمع شخصیت او رفته رفته به شخصیتی منفور تبدیل شد
کیم سان هو(وانگ مو): وانگ مو ولیعهد گوریو فردی بسیار مهربان و دلسوز بود و هه سو را به عنوان خواهر خود می دید او در سریال دشمن های زیادی دارد و حتی برادرهایش قصد جانش را می کنند تا تاج و تختش را به دست آورند همچنین از یک بیماری پوستی رنج می برد که به کمک هه سو برطرف میشود و به تاج و تخت خود دست یابد اما در نهایت وانگ یو شاهزاده سوم با همکاری وانگ ووک و وانگ وون ولیعهد را به قتل رساند و خودش تخت و تاج را تصاحب کرد
یون سان وو(وانگ وون): شاهزاده نهم وانگ وون شخصیتی بسیار منفعت طلب دارد و در سریال همیشه طرف کسی را می گیرد که بیشترین نفع را برایش داشته باشد او همچنین چریونگ را عاشق خود میکند از او استفاده میکند تا به اهدافش برسد(قتل ولیعهد) و در انتهای سریال به خاطر جرم هایی که مرتکب شده است با سم او را می کشند
بیون بکهیون(وانگ یون): شاهزاده دهم وانگ یون شخصیتی بسیار شوخ طلب بچه گانه از همه نظر طنز و پر انرژی دارد و بیشترین طنز سریال مربوط به او است او نیز عاشق هه سو است و همچنین به او اعتراف می کند اما هه سو او را رد می کند و مجبور به یک ازدواج اجباری از طرف امپراطور می شود او ابتدا از همسر خود متنفر بود اما در انتهای سریال عاشق همسر خود می شود و با کمال تاسف هردوی آن ها در انتهای سریال توسط شاهزاده سوم به قتل می رسند
نام هیو جیک(وانگ بک آه): شاهزاده سیزدهم شخصیتی بسیار هنرمند مسئولیت‌پذیر عاقل و بالغ رئوف و وفادار دارد او عاشق شاهزاده باکجه می شود شاهزاده سیزدهم تنها کسی بود که از خانواده سلطنتی هیچ وقت وانگ سو را نکرد و همیشه به او عشق می ورزید و بهترین برادر و دوست برای وانگ سو بود متاسفانه در انتهای سریال شاهزاده سیزدهم که با شاهزاده باکجه ازدواج کرده بود شاهد مرگ همسرش شد و از آن به بعد دیگر عاشق هیچ کس نشد
جی سو (وانگ جونگ): شاهزاده چهاردهم و آخرین شاهزاده شخصیتی بسیار مهربان و مثبتی دارد او در هنرهای رزمی استعداد زیادی دارد او نیز عاشق هه سو میشود اما عشق یک طرفه است البته در انتهای سریال او با هه سو ازدواج میکند ولی آنها هیچ وقت یکدیگر را هم سر حساب نمی کردند و مثل خواهر و برادر با یکدیگر برخورد میکردند هه سو بعد از ازدواج با وانگ جونگ متوجه شد که باردار است و بچه او بچه وانگ سو است اما هیچ کس به جز خودش و وانگ جونگ از این قضیه خبر ندارند
سونگ دونگ ایل(ستاره شناس): ستاره شناس قصر نیز مثل ها جین از دنیای امروزی به زمان گوگوریو رفته است او همه چیز را می داند اما اعتقاد دارد نباید سرنوشت را دستکاری کرد او از بچگی شاهزاده ها را تعلیم داده است و در انتهای سریال قصر را ترک میکند
دو هی جین(سویون): بانوی ویژه دربار سویون خدمتکار ویژه امپراطور زنی است که از جوانی عاشق و معشوقه ی امپراتور بوده است اما امپراتور به خاطر تاج و تخت تصمیم می گیرد تا با او ازدواج نکند اما او نتوانست از عشق سویون دست بکشد و به همین دلیل او را به عنوان بانوی ویژه دربار کنار خود نگه داشت سویون زنی بسیار غمگین آرام و منزوی بود و در انتهای سریال به دلیل سرطان معده از دنیا رفت.
تمام
#پارمیس
لینک کانال نماشا:https://www.namasha.com/parmiss.pardik
پ.ن کاپ کیک:تصاویر رو پارمیس خودش تهیه کرده و فک کنم از وبلاگ نیلوفرجون هست
