표현하다 به کسی چیزی را گفتن(پیو هیون ها دا)
인하다 باعث چیزی شدن(این ها دا)
이상하다 عجیب بودن(ای سانگ هادا)
제일 اولین دفعه(جه ایل)
붙다 کلفت بودن(پوت دا)
아마 احتمالا(آما)
얘기하다 داستان گفتن (یه گی هادا)
잇다 پیوستن به جمعی (ایت دا)
조금 یه ذره (چو گیوم)
경기 مسابقه(کیونگ گی)
목적 هدف (موک چوگ)
태도 وضع و حالت(دِ دو)
남성 مذکر (نام سونگ)
주위 دور یا محیط یا پیرامون(چو وِ)
대책 پاره سنگ (دِ چه گ)
그만 مقدار معین(ک مان)
발생하다 سازمان دهی کردن یا اهل جایی بودن(پال سِنگ هادا)
다리 پا (داری)
아무 هر کسی (آمو)
어쩌다 شانس اوردن(یوجو دا)
재료 شانس (چه رو)
각각 وجب به وجب (کاگ کاگ)
결코 هرگز (کیول گو)
옮기다 فیلم (او رل کی گا)
항상 همیشه (هانگ سانگ)
عشق