표현하다 به کسی چیزی را گفتن(پیو هیون ها دا)
인하다 باعث چیزی شدن(این ها دا)
이상하다 عجیب بودن(ای سانگ هادا)
제일 اولین دفعه(جه ایل)
붙다 کلفت بودن(پوت دا)
아마 احتمالا(آما)
얘기하다 داستان گفتن (یه گی هادا)
잇다 پیوستن به جمعی (ایت دا)
조금 یه ذره (چو گیوم)
경기 مسابقه(کیونگ گی)
목적 هدف (موک چوگ)
태도 وضع و حالت(دِ دو)
남성 مذکر (نام سونگ)
주위 دور یا محیط یا پیرامون(چو وِ)
대책 پاره سنگ (دِ چه گ)
그만 مقدار معین(ک مان)
발생하다 سازمان دهی کردن یا اهل جایی بودن(پال سِنگ هادا)
다리 پا (داری)
아무 هر کسی (آمو)
어쩌다 شانس اوردن(یوجو دا)
재료 شانس (چه رو)
각각 وجب به وجب (کاگ کاگ)
결코 هرگز (کیول گو)
옮기다 فیلم (او رل کی گا)
항상 همیشه (هانگ سانگ)
해 سال (هه)
잃다 گم کردن(ایل دا)
자유 آزادی(چا یو)
책임 توانایی(چِگ ایم)
바뀌다 تغییر کردن(پا که دا)
비슷하다 شبیه بودن(پی سوت هادا)
심하다 بسیار زیاد بودن(شیم ها دا)
경쟁 رقابت(کیونگ جِنگ)
사랑하다 عاشق بودن(سارانگ هادا)
아니 نه (آنی)
여름 تابستون (یوروم)
자라다 بزرگ شدن(چا را تا)
회 یه زمان (هه)
구체적 محکم(کو جه چوگ)
기회 فرصت (گی هه)
모두 همه چیز(مو دو)
전국 سراسر کشور(جون کوگ)
마치다 تمام کردن یا کامل کردن(ماچی دا)
전 همه یا هر(چیون)
다만 فقط تا دقیقا(دا مان)
도움 کمک(دو ووم)
가정 خانواده(کاچونگ)
걸다 وابسته بودن(کول دا)
빠지다 تقسیم کردن(پبا جی دا)
멀다 دور بودن(مول دا)
버스 اتوبوس(بو سو)
오늘날 این روزا(اوو نول نال)
잠시 یه ذره(چام شیم)
농업 کشاورزی(نونگ اوپ)
대다 گذاشتن(دِ دا)
식 فرم(شیگ)
의견 پیشنهاد(اوو گیون)
무대 زمان پیشرفت(مو دِ)
사진 عکس(ساجین)
주장بزرگ نمایی کردن(چو جانگ)
요구하다 آرام شدن(یو کوو ها دا)
올라가다 برخاستن(اوول را کا دا)
첫 اول(چوت)
감독 مسیر یا راه(کام دوگ)
그날 اون روز(ک نال)
사실 واقعیت(ساشیل)
자주 همیشه(چا جو)
당하다 داشتن(تانگ هادا)
삼다 چیزی درست کردن(مثلا غذا)
약 درباره ی (یاگ)
기간 یه دوره ی زمانی(کی گان)
담배 تنباکو(دان په)
일으키다 شروع کردن(ای رو کی دا)
일단 این دفعه(ایل تان)
할아버지 پدربزرگ(هارابوجی)
조직 سازمان دهی(چوجیگ)
태어나다 به دنیا امدن(دِ اوو نا دا)
공장 شرایط وضعیت(کونگ جانگ)
벌써 آمادگی(پول سه)
즐기다 لذت و خوشنودی(چول گی دا)
지 از(چی)
환자 توجه(هان جا)
변하다 عوض کردن(پیون ها دا)
사고 تصادف(سا قو)
그래도 همزمان(ک دِ رو)
아무리 چه مقدار(آموری)
맞추다 تنظیم کردن(ماچ چودا)
쌀 برنج پخته نشده(سال)
일반 معمولا(ایل پان)
재미있다 جالب یا خنده دار(چه میت دا)
가르치다 درس دادن(کارو چی دا)
대화 مکالمه (دِ هاا)
막다 ایستادن یا توقف کردن(مات دا)
올해 امسال(اوول هه)
형 برادر(هیونگ)
달리 متفاوت(تال ری)
버리다 به دور انداختن(پو ری دا)
붙이다 پوشیدن(پو دی دا)
인물 یه انسان (این مول)
늘 همیشه(نیول)
건강 سلامتی( کُن گان)
가깝다 بستن(کاک گاپ دا)
건물 ساختمان(کون مول)
시설اشتباه(شی سول)
외국 یه کشور خارجی(اهه کوگ)
밑 ته یا کف ساختمان(میت)
어른 یه مرد(او رون)
주변 پیرامون(چو پیوم)
대신 در مقابل یا در عوض(دِ شین)
원인 عامل(وون این)
팔다 فروختن(پال دا)
차례 دستور(چاره)
군 ارتش(گوون)
열심히مراقب بودن(یول شیم هی)
일하다 کا کردن(ایل هادا)
재산 اینده یا بخت (جه سان)
팀 گروه (تیم)
부모 والدین(پومو)
약간 چه چیزی(یاگ کان)
언어 زبان (او نو)
공간اتاق(کونگ گان)
이곳اینجا(ای کوت)
마지막نهایی(ما چی ماگ)
벌이다پروژه(پوری دا)
병원 بیمارستان(پیونگ این)
자세 وضعیت و شرایط(چا سه)
강조하다تاکید کردن(کانگ جو هادا)
경찰 پلیس (کیونگ چال)
맡다 فهمیدن(مات تا)
저녁 عصر(چونه گ)
한편 یک راه(هان پیون)
그러면 اگر چه(ک رو پیون)
기자 روزنامه نگار(کی جا)
넓다پهن(نول دا)
시험 امتحان(شی هیوم)
잠 خواب (چام)
주로 عمدتا(چو رو)
훨씬دور بودن(هه ل شین)
면 طرف(میون)
통일یگانگی(دونگ ایل)
